صنعت برق، تابستان را با حداکثر نیاز مصرف اصلاح شده ۵۸ هزار و ۲۵۴ مگاوات به پایان رساند که نسبت به حداکثر نیاز مصرف اصلاح شده سال گذشته (۵۷ هزار و ۸۶۱ مگاوات) یعنی کمتر از یک درصد رشد داشته است.
تامین برق پایدار یکی از وظایف و مسئولیتهای مهم وزارت نیرو است. تا اوایل دهه نود خورشیدی آنچه که اتفاق افتاده است مسابقه بین مصرف روزافزون برق از یکطرف و توسعه روزافزون ظرفیتهای تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی از طرف دیگر بوده، بهطوریکه رشد سالانه توسعه ظرفیتهای نیروگاهی و مصرف انرژی الکتریکی در ۴۰ سال منتهی به سال ۱۳۹۷ بطور متوسط به ترتیب ۶٫۳ و ۷٫۵ درصد بوده است. این آمار البته در ۱۰ سال منتهی به سال ۱۳۹۶ به ترتیب به ۴٫۸ و ۵٫۳ درصد تعدیل گردیده است. در سالیان اخیر، رویکرد وزارت نیرو تغییر نموده و سیاست توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و مدیریت مصرف در کنار توسعه ظرفیتهای نیروگاههای متعارف بهطور جدی در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است که ماحصل آن افزایش ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر به بیش از ۸۰۰ مگاوات (بهجز نیروگاههای برقآبی) و کم کردن آهنگ رشد مصرف و خصوصا پیک مصرف برق در سه سال اخیر بوده است. بهگونهای که در سال ۱۳۹۷ رشد پیک بار نسبت به سال قبل به کمتر از ۳ درصد کاهش و در تابستان امسال نیز این آهنگ کاهش بیشتری یافته و این رقم به حدود یک درصد تقلیل پیدا کرده است. این درحالیست که وزارت نیرو تمام تعهدات صادرات برق خود را در اوج نیاز مصرف داخل کشور بهطور کامل به انجام رسانیده است. اگرچه مدیریت بار و مصرف انرژی الکتریکی انجام گرفته در سال جاری در موارد معدودی همراه با خاموشی بوده و شرایط آب و هوایی نیز مساعد بوده و لیکن مدیریت صورت گرفته تا حد زیادی موفقیتآمیز بوده است.
به نظر میرسد به تدریج این رویکرد در کنار رویکرد متعارف وزارت نیرو( صرفا توسعه ظرفیتهای تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی) به عنوان سیاست پایدار وزارت نیرو تثبیت و دنبال گردد.
از آنجاییکه رویکرد جدید وزارت نیرو، مدیریت تقاضای انرژی الکتریکی در سمت مصرف کننده در کنار توسعه ظرفیتهای تولید انرژی الکتریکی بوده و مباحث توسعه پایدار سیستم انرژی و مصرف پایدار را دنبال میکند، در این نوشتار، تلاش میگردد تا مقدمه ای کوتاه در خصوص مصرف پایدار بصورت کلی ارائه گردد.
مصرف پایدار توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل(UNEP) به عنوان استفاده از خدمات و کالاها جهت پاسخگویی به نیازهای اساسی برای ارتقای کیفیت زندگی مردم و کمینه نمودن مصرف منابع، مواد مضر و همینطور تولید پسماند و انتشار آلایندهها در طول چرخه حیات به گونه ای که نیازهای نسل آینده را به مخاطره نیاندازد، تعریف شده است.
تولید و مصرف پایدار بخشهای کسب و کار، حکمرانی، جامعه و خانوارها را در بر میگیرد. تولید پایدار با ملحوظ نمودن حفظ محیط زیست از طریق تولید با کارائی بالا و استفاده از منابع و مواد اولیه طبیعی، کاهش پسماندها و بهینه سازی تولید و خدمات صورت می پذیرد.
بطور کلی عوامل مؤثر بر مصرف به طور کلی مشتمل بر رشد بالای جمعیت، افزایش دهکهای با درآمد متوسط و متوسط به پایین و همچنین فرهنگ مصرف گرایی در میان خانوارهای با دهک های با درآمد بالا می باشند.
رشد مصرف کنونی موجب فشار بر اکوسیستم کره زمین برای پاسخ به تولید فزاینده مواد اولیه طبیعی برای محصولات صنعتی گردیده و آثار سوء بسیاری بر سلامتی انسانها دارد. خوشبختانه مصرف کنندگان به طور فزآینده ای در خصوص پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی احساس نگرانی می کنند و می خواهند اقداماتی در این خصوص به انجام برسانند. البته تمایل مصرف کنندگان را نباید به رفتار مصرف پایدار مصرف کنندگان تعبیر نمود. موانع و مشکلات زیادی در این مسیر وجود دارد. قابلیت دسترسی و ارزان بودن، کیفیت و کارائی محصول، اولویت بندی تضادها در انتخاب محصول برای مصرف کننده و همچنین بدبینی و عادات مصرفی از جمله این موانع می باشند. براساس یک نظر سنجی که از مردم کشورهای برزیل، کانادا، چین، فرانسه، آلمان، هند، انگلیس و آمریکا صورت گرفته فقط ۲۱ درصد از کسانی که تمایل به مصرف محصولات پربازده و کم آلاینده دارند، حاضرند بابت آن پول پرداخت کنند و تمایل بقیه فقط در حد آرزو و علاقه باقی مانده است.
اما عواملی که سبب می شود تا الگوی مصرفی مصرف کنندگان تغییر پیدا نکند، شامل: عدم درک واقعی مشکل، کمرنگ دیدن تهدید و یا ارزش مصرف پایدار، مرفه بودن مصرف کننده، هزینه مند بودن تغییر رفتار، مستحق دانستن خود برای مصرف غیر پایدار، سابقه قیمتهای ارزان گذشته محصولات کم بازده و آلاینده و فرهنگ آزاد بودن، محدودیتهای مالی مصرف کنندگان، فکر کردن به کوتاه مدت، بی تفاوتی، فقر، عدم داشتن انگیزه سیاسی و رهبری، نابرابریهای اجتماعی و … می باشند.
از طرف دیگر عواملی که موجب تشویق به رفتار مصرف پایدار می شوند شامل توصیه از دیگر مصرف کنندگان، مطبوعات، اینترنت، رسانه های تصویری و … می باشد و جالب اینکه توصیه دیگر خریداران، مهمترین عامل مصرف کنندگان به انجام رفتاری مسئولانه در قبال مصرف پایدار است.
همچنین موارد مهم برای صاحبان کسب و کار برای ترغیب مصرف کنندگان به مصرف پایدار، عبارت است از:
- آسان و در دسترس بودن محصولات پربازده و کم آلاینده جهت ترغیب مصرف کنندگان به تصمیم گیری صحیح در خرید.
- فراهم آوردن محصولات پربازده و کم آلاینده که قابل دسترس بوده و قابل مقایسه با محصولات مشابه قبلی بوده، حداقل آلودگی را داشته، کارایی آنها بالا و کمترین هزینه اضافی را بدنبال داشته باشند.
- استفاده از اهرم فوق العاده قوی تاثیر گذاری مصرف کنندگان بر همدیگر از طریق به اشتراک گذاری تجربیات و اطلاعات خود در مورد شرکتها، محصولات و خدمات در شبکه های اجتماعی به منظور ارتقاء جایگاه محصولات پربازده و کم آلاینده، نحوه استفاده از آنها و تناسب آن با نوع زندگی خانوارها.
بدین منظور عرضه کنندگان محصولات پایدار می بایستی موارد ذیل را رعایت نمایند:
- شرکتها ضمن عرضه فراوان محصولات و خدمات پایدار، می بایستی در توسعه مدلهای کسب و کار برای این محصولات وخدمات، ارزشهای اجتماعی و کاهش هزینه های محیط زیستی مصرف آنها را نسبت به محصولات و خدمات قبلی، همراه با معرفی محصول و خدمات پربازده و کم آلاینده بصورت واضح و محکم بیان نمایند.
- نفوذ در انتخاب محصول: ایجاد یک بازار نمونه یا نمایشگاه برای محصولات و مدلهای کسب و کار پایدار با مشارکت مصرف کنندگان و دیگر ذینفعان مربوطه که نشان دهد مصرف محصولات پایدار و رویکرد زندگی پایدار بهترین کارائی را با کمترین هزینه دارا می باشد. در این راستا بکارگیری ارتباطات بازاریابی و کمپین های آگاهسازی، بگونه ای که مصرف کنندگان را تشویق نماید تا محصولات پربازده و کم آلاینده تر را انتخاب و استفاده نمایند، بسیار مؤثر می باشد.
- ویرایش انتخاب: از رده خارج نمودن محصولات کم بازده و آلاینده و روشهای کسب و کار ناپایدار با مشارکت بازیگران دیگر همچون توزیع کنندگان کالا و سیاستمداران.
در نهایت و بعنوان جمعبندی آنچه که گفته شد، این است که مصرف پایدار، یک چالش سیستماتیک است. کسب و کارها، حکومت، جامعه و مصرف کنندگان همگی بخشی از این سیستم بوده و قدرت تاثیرگذاری بر آن را دارند. بهعنوان مثال مصرف کنندگان ممکن است در قبال زندگی با شاخصهای پایدار، احساس مسئولیت بیشتری نمایند، اما بسیار بعید است تا بدون حمایت مؤثر حکومت، سازمانهای مردم نهاد و صاحبان کسب و کار و تعامل آنها با یکدیگر به مقصود برسند و برعکس. بنابراین برای حرکت به سمت مصرف پایدار کالایی همانند برق در کشور، نه تنها وزارت نیرو و صنعت برق کشور، بلکه میبایست هر چهار بازیگر اصلی در کنار هم بهطور مؤثری تلاش نمایند تا مصرفکننده نهایی اولا با در اختیار داشتن تجهیزات پربازده، مصرف انرژی الکتریکی خود را که عمدتا از منابع انرژی تجدیدناپذیر تولید میشود، تا حد امکان کاهش دهند و ثانیا با اصلاح عادات و رفتار مصرفی خود، مصرف انرژی الکتریکی را در ساعات محدود اوج مصرف برق محدود و یا آن را به ساعات دیگر شبانهروز منتقل نمایند.